×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم
× khandan namaz va ghoran va tasir an dar ensan
×

آدرس وبلاگ من

namz.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/saeed22053

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

فقط خدا کند که با خدا بگذرد عمریست که میگذرد

شب 10 رمضان  و شام وفات حضرت ام المومنین حضرت خدیجه بود.یه جایی هیئت بود من به همراه پدرم نیز بودیم بعد مراسم طبق روال پیش رفت روضهای خونده شد و... تا موقع سینه زنی شد پدر چندی از جوانها از جمله خودم اومدن با ما شروع به سینه زنی کردن ما هم طبق احترام اونها فرستادیم وسط کمی سینه زدیم اینا خسته شدن نشستن .وبعدش پدرم برگشت به من گفت ما هم یه زمونی جوون بودیم سینه میزدیم الان دیگه پیر شدیم و بر گشت دوباره بهم گفت(پسرم قد من خم شده تا تو خوش قدوبالا شدهای حالا تو سینه میزنی  من دیگه پیر شدم نمیتونم سینه بزنم) منم یاد علی اکبر امام حسین افتادم .عمریست که میگذرد فقط خدا کند که با خدا بگذرد ای خدا میدونم من بنده خوبی نیستم فقط منو از در خونت نرون  هزار توبه شکستم دوباره برگشتم

یکشنبه 23 مرداد 1390 - 2:27:58 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم